سیگار...
ته سیگارهایم،پوکه های خاطرات است
که شلیک میکنم وسط مغزم
میکشد مرا
تا شاید تورا فراری دهد از ذهنم
خطا زدم همه را
پاکت بعدی
خشابی دیگر
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
ته سیگارهایم،پوکه های خاطرات است
که شلیک میکنم وسط مغزم
میکشد مرا
تا شاید تورا فراری دهد از ذهنم
خطا زدم همه را
پاکت بعدی
خشابی دیگر
دلتنگــی قصه همیشگی است
امروز زیر چتر تنهایی ام جایت خالی بود
وقتی تمام باران را تنها میگریستم
کاش یادت نرود
روی این نقطه پر رنگ بزرگ
بین بی باوری آدم ها
یک نفر میخواهد که تو خندان باشی
نکند کنج هیاهوی زمان
بروم از یادت !
زیبایی زن در لباسش
موها و اندامش نیست
زیبایی زن را باید در چشمانش جستجو کرد.
زیرا تنها راه ورود به قلبش آنجاست
دلتنـــگ کــه شــــــدی
پیـــش ِ مــــن بیـــا،
کمـــی غصّــه هســـت !
بــــــــــــــــا هــــــــــــم مـــــــــی خـــــــــوریـــــــم
نه ...
من دیگر به هیچ چیز مردان ایمان ندارم
جز به
یکپارچگیشان در نامردی
و ایــــــن نیــــــاز به هــــیچ زبـــان شاعــــرانه ای نــــدارد